آویناآوینا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

آوینا؛ عشق مامان و بابا

آوینا در هفت ماهگی

سلام دخترک شیرین و شیطونم این ماهی که گذشت من و تو بیشتر شیراز بودیم، تعطیلات بین ترم مامانی بود. ما هم ترجیح دادیم طیق معمول بریم شیراز. البته این سری با دفعات قبل خیلی فرق داشت، چون تحمل دوری تو برای بابایی خیلی سخت بود (البته سختی دوری از مامانی که سر جای خودشه ).برای مامان که همیشه دوری از بابایی سخته. البته نبودن ما به نفع بابایی بود تا یه سرو سامانی به پایان نامه اش بده و تمومش کنه. خلاصه در هر صورت به ما خیلی خوش گذشت. مامان جون و باباجون و بقیه که حسابی دلشون برای تو تنگ شده بود. البته تو هم اونجا حسابی شیرین کاری می کردی و خودتو بیشتر براشون لوس می کردی.     ساینا و روژینا و امیر رو که می دیدی حس...
7 بهمن 1392
1